عشق میشود محتاجانِ به عشق را…
خداوند همه چیز میشود همه کس را.
به شرط
اعتماد؛ به شرط پاکی دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط
پرهیز از معامله با ابلیس.
بشویید
قلبهایتان را از هر احساس ناروا!
و
مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف،
و زبانهایتان
را از هر گفتار ِناپاک،
و دستهایتان
را از هر آلودگی در بازار…
و
بپرهیزید از ناجوانمردیها، ناراستیها، نامردمیها!
چنین
کنید تا ببینید که خداوند، چگونه بر سفرهی شما،
با کاسهیی خوراک و تکهای نان مینشیند
و
بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد، و در دکان شما کفههای ترازویتان را میزان میکند،
و “در
کوچههای خلوت شب با شما آواز میخواند”…
مگر از زندگی چه میخواهید...؟
( به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد / گر اعتماد به الطاف کارساز کنید... )
پینوشت ؛
این دکلمه را که فکر میکنم از ملاصدراست، خیلی دوست دارم مخصوصا اگر با صدای خلاصه گویه سینما ماوراء، خوانده شود... آنرا گاه گاه در عصرهای رادیو جوان میشنوم اگر کسی به پادکست یا فایل صوتی این دکلمه، دسترسی دارد، این بهترین هدیه است برای کافه .... . ( + )
وارد مدرسه شد ؛
با وقار و تواضع همیشگی، آرام به مدرسه آمد و بر بالای منبر نشست و درس را آغاز کرد،
درس که به پایان رسید، نصیحتی کرد که تا کنون آویزه گوشم شده است :
گفت :
« طلبه ها! گرداگرد عالمان ساده دل را میگیرید، و در اطرافشان جمع میشوید،
و بیوتشان را شلوغ و پر رونق، و ایشان را ترویج میکنید و آنها، میان مردم و جامعه، مشهور و بزرگ میگردند و رئیس السلام میشوند و چون ساده دل هستند، و از زمانه و زیر و بمهای آن خبر ندارند، فریب میخورند و به اسلام و مسلمین، ضرر میزنند .
مسئولیت زیان زدن آنها متوجه ِ شماست که آنان را بزرگ کردید، و بازارشان را رونق بخشیدید. »
این را گفت و از منبر درس پایین آمد و رفت و من تنها در آن اندیشه بودم که او فقط استاد درس
«رسائل» و «مکاسب» نیست بلکه مربی و پرورش اندیشه و شخصیت شاگردان خود است .
فقیه زمانشناس : شیخ هاشم قزوینی _ کتاب همشهری
در باب امر به معروف...
اگر علاوه بر کتب مرجع، فقط کتب استاد مطهری را بخوانید، شاید بتوان گفت که دیگر به
کتاب دیگری در باب اسلام، احتیاج نداشته باشید...
استاد در مجموعه آثارش در باب امر به معروف و نهی از منکر، مطالب جالبی را گوشزد میکند،
از جمله اینکه ، گوش مردم پر است از سخنرانی...
( که ما فکر میکنیم که تنها از این راه میتوان به مردم، چیزی یاد داد )
یا اینکه توضیح میدهد که همه به اشتباه فکر میکنند مرحله آخر نهی از منکر، زدن است!!
و مرحلهی عملی را به اشتباه تنبیه فیزیکی، معنا کرده اند...
در زیر یکی از نکاتی را که استاد به آن در این باب اشاره کرده اند را میآورم ؛
( منطق )
مطلب دیگری که آن خیلی مهم است، اینست که ما در ماجرای امر به معروف و
نهی از منکر، منطق را دخالت نمیدهیم، در صورتیکه هر کاری، منطقی مخصوص
به خود دارد که ( ؟ ) آن کارست .
چیزی که بیش از هرچیز دیگر، مورد غفلت است، دخالت منطق است.
در این کار، مقصود اینست که در کار معروف و منکر باید تدابیر عملی اندیشید .
و باید دید چه طرز عملی مردم را نسبت به فلان کار نیک، تشویق میکند و مردم را
از فلان عمل زشت باز میدارد .
در کشور ما، خروارها پند و نصیحت به صورتهای مختلف ولی بیاثر است .
یک جو درمان بهتر از صد خروار نسخه است...
بعد از اینهم، استاد مثالی از زنان قمارباز در فیلادلفیا میزند که به هیچ صراطی،
مستقیم نبودند تا...
>> کسی که امر به معرف میکند، باید اینکار را به بهترین نحو انجام دهد... امام صادق - ع
خدایا؛
به من توفیق تلاش در شکست ،
صبر در نومیدی ،
رفتن، بی همراه ،
جهاد، بی سلاح ،
کار، بی پاداش ،
فداکاری در سکوت ،
دین، بی دنیا ،
مذهب، بی عوام ،
عظمت، بی نام ،
خدمت، بی نان ،
ایمان، بی ریا ،
خوبی، بی نمود ،
گستاخی بی خامی ،
مناعت، بی غرور ،
عشق، بی هوس ،
تنهایی در انبوه جمعیت ،
دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند، روزی کن.../
دکتر علی شریعتی
دکتری که گفت : « علی تنهاست » و « فاطمه فاطمه است » .......... .
کتب دکتر شریعتی را از اینجا و اینجا دانلود کنید .
+ : دکتر به قدری روشنفکر بود که در اواخر عمرش بنا به دلایلی ( که از استاد مطهری پذیرفته بود )
تصمیم به ویرایش بعضی نوشته هایش گرفت که عمر پربرکتش پایان یافت...