شرح هدف از ساخت این فیلم و
چگونگی انتشار آن ؛
فیلمی که توسط نماینده پارلمان هلند بر روی
اینترنت منتشر شده، در کنار اهانت به پیامبر تلاش کرده با روش عقلی و استنباط از
آیات قرآن، مخاطب را مجاب کند که:
قرآن حمله های تروریستی به غیر مسلمان ها را
ترویج میکند؛
قرآن یهودی ستیزی را تبلیغ میکند؛
قرآن مسلمانان را به کشتن و سربریدن غیر مسلمانها
ترغیب میکند؛
دین اسلام می خواهد با کشتن طرفداران سایر
ادیان بر دنیا غلبه یابد.
کتاب قانون ؛
« ان الله لا یهدی القوم الظالمین »
مائده-51
ما ظالمیم،
چون، میدانیم خوب چیست ولی به آن عمل نمیکنیم.
چون نمیدانیم خوب چیست ولی به دنبال پیدا کردنش نمی رویم.
ما، به خدا، ظلم کردیم.
ما به قرآن ظلم کردیم.
ما به دین ( راه هدایتمان ) هم ظلم کردیم.
ما به کسانی که میتوانستند توسط ما هدایت شوند و پشیمان شدند! ظلم کردیم.
ما فراموش کردیم که رسول مهر فرمود : « هل الدین الا الحب و هل الحب الا الدین ؟ »
ما ظلم کردیم به خودمان و همه چیز.
ادامه مطلب ...
بهزاد بهزادپور به روایت «امپراطور عشق» پرداخت...
گروه ادب: کتاب «امپراطور عشق» به قلم بهزاد بهزادپور از مجموعه فیلمنامههای فاخر انتشارات نیستان منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) «امپراطور عشق» عنوان فیلمنامهای است از بهزاد بهزادپور نویسنده و کارگردان سینما که به تازگی در قالب مجموعه فیلمنامههای فاخر انتشارات نیستان منتشر شده است.
داستان این اثر به سال عامالفیل و پس از نابودی سپاه ابرهه باز میگردد و داستان خانوادهای را از قبیلهای به نام خثعم بیان میکند که چهل سال قبل از ظهور اسلام در حوالی مکه زندگیمیکردهاند. مرد و زنی است به نام رباح و حمامه که ساکن این قبیله هستند و مرد در حالی که غلام یکی از ثروتمندان قبیلهای است که زن در آن ساکن است سرانجام با وی ازدواج کرده و در سال عامالفیل صاحب فرزندی میشوند که نام او را بلال میگذارند و این فرزند در سالهای بعد نخستین موذن اسلام لقب میگیرد.
بهزاد بهزادپور متولد 1340 تهران است. وی فعالیت هنری را با نویسندگی و کارگردانی تئاتر آغاز کرد و سینما را با بازی در فیلم «توبه نصوح» تجربه کرد.
بهزادپور در مقام نویسنده پیش از این نیز متونی را همچون کلانتری غیرانتفاعی، خداحافظ رفیق ، باشگاه سری، قله دنیا و آخرین شناسایی را تألیف کرده است.
انتشارت نیستان از مجموعه فیلمنامههای فاخر پیش از این نیز آثاری چون مردی از جنس نور، ابوطالب، طلا و مس، روح ریحانی، پستچی سه بار در نمیزند را نیز به انتشار رسانده است.
عکس »
حمید فرخ نژاد از بازیگران جوان ایرانیست که تا حادثه ای برایش پیش نیاید قدر تخصصش را نمیدانیم...
یاد احمد آقالو را هم هیچوقت فراموش نخواهم کرد، بازیگری که حاضر نشد به فیلمهای تجاری
بها دهد تا مبادا شعله ای شود برای گرم نگه داشتن سینمای بی هویتِ تجاری...
از بازی فرخ نژاد هم لذت میبرم مثل بازی پررنگش در چهارشنبه سوری ِ اصغر فرهادی یا نقش متفاوتش در حلقه سبز ِ حاتمیکیا یا ارتفاع پست، حالا هم منتظر دیدن « به رنگ ارغوان »
توقیفی هستم .
اخیرا هم « دموکراسی تو روز روشن » به کارگردانی علیعطشانی مجذوبم کرده بود که جا برای نقدش زیاد وجود دارد که مهمترینش، انتقادهای آبکی از ( امیر ستوده – نقش فرخ نژاد ) است که میتوانست مسیر فیلم را عوض کند البته مسیر مجوز گرفتن را نیز ! ( اما در کل، عالی بود )
بگذریم... بهانه ی نوشتن این پست کار تاریخی ای بود که فرخ نژاد آبادانی، بعد از دو جشن سینمایی « فجر» و « خانه سینما » در اختتامیه یازدهمین جشنواره بین المللی فیلم دفاع مقدس ( که از آن، انتقاد شد ) انجام داد که خبر از فطرت پاکش میداد... بخوانید ؛
حالا اما قاسم «ارتفاع پست» جمعه شب در تالار وحدت به خاطر بازی در فیلم های
«دموکراسی تو روز روشن» و «شب واقعه» لوح تقدیر بهترین بازیگر مرد را از دست علی نصیریان گرفت اما جایزه اش را به خاطر یک خاطره از یک واقعه بزرگ اهدا کرد که موجب شرم مسئولین ِامر شد...
وقتی در بخش مستند جشنواره، جایزه اول به فیلم «روزی شبیه دیروز» به کارگردانی محسن قیصری اهدا شد، او هنگام دریافت این جایزه خاطره ای از غلامرضا رهبر تعریف کرد؛
خاطره ای که فرخ نژاد با شنیدنش متاثر شد و جایزه اش را به فرزند شهید اهدا کرد:
« غلامرضا رهبر، در زمان جنگ برگ ماموریت
نداشته در عمیلات کربلا 5 شهید می شود و به دلیل نداشتن این برگه شهید محسوب نمی
شود اما به تازگی نام وی را به عنوان شهید درجه 2 مطرح کرده اند ! فرزند این شهید روزی
از از من پرسید شهید در جه دو یعنی چه؟!
دروغ یا توریه ؟! <<< مطلب قبلی :: مطلب بعدی >>> اعترافات دانشمندان جهان