اسلام,منطق,عقل,خرافات,عرف,تحریف

Café : ( نوشته های یک آدم متفکر ! در باب بررسی روند فراموشی یک تراژدی به نام اسلام ) * کانال ایتا : onehadis@

اسلام,منطق,عقل,خرافات,عرف,تحریف

Café : ( نوشته های یک آدم متفکر ! در باب بررسی روند فراموشی یک تراژدی به نام اسلام ) * کانال ایتا : onehadis@

وقتی این انسانها نایاب میشوند ...!


من عدالتم را از دست داده ام ....



ایستاد جلوی اتاقکی که به آن میگفتند « تنورخانه »؛

اما بوی نان تازه مثل همیشه حس خوبی، به او نداد. اصلا به خیالش نیامد که صغرابیگم نانوا،

دارد نان می پزد. مردد بود به ماندن یا رفتن. به خودش می گفت : « بروم یا ......بمانم »

وقت اذان بود. دست ها و پاهایش رعشه ی ضعیفی داشت.

از خانه تا مسجد فاصله ای نبود. دیر هم نشده بود. به یک « لاحول» گفتن، در را میگشود، پا تند میکرد ، به مسجد می رسید؛ اما.....

برگشت و دوباره نشست روی لبه ی حوض. چهره ی همسرش را در خیال خود مجسم کرد، خشمگین بود و بی آرام.

سید با خودش فکر کرد:

«چه قدر عجیب! هیچ وقت او را اینگونه ندیده بودم! دختر آن مرد بزرگ و با تقوا و این حرف ها! .... ادامه مطلب ...