الف)دربارهء ترجمهء فارسي كتاب:

به قلم:هاكان ال باراك،رئيس كانون نويسندگان تركيه:‹در دنيائي زندگي مي كنيم كه وقتي در هندوستان،بنگلادش و يا مصر،شخص يا نويسنده اي كتابي عليه حضرت رسول اكرم(ص)و يا قرآن مي نويسد،از سوي غرب،قهرمان به حساب مي آيد...‌‍[اما]متفكران و انديشمندان بزرگي كه در مورد اسلام تحقيق كرده و نظرياتي مثبت در مورد آن بيان داشته اند،همواره تحت سانسور مانده اند.

تمام آلماني ها از هفت ساله تا 77 ساله،نويسنده و دانشمند بزرگ‹گوته›را مي شناسند،ولي كسي عشق بيش از حد اين متفكر نسبت به اسلام را نمي داند.نوشته ها و نامه هاي‹رايزماريا ريلكه› در مدح و ستايش حضرت محمد(ص)و همينطور شعر هاي او را هيچ آلماني در ياد خود ندارد!

كتاب هاي مسلماناني چون‹لئو پلدديس›،‹تيتوس بوركهارت›،‹مارتين لينگز› در غرب خواننده ندارد.

در عالم غرب،از جمله نويسندگاني كه مظلومانه زير قيچي سانسور قرار گرفته اند،يكي هم ‹لئون تولستوي›است.[در غرب]نقاشي ها و كاريكاتور هاي كاريكاتوريستي كه كسي او را در دنيا نمي شناسد،هر جائي چاپ مي شود،ولي كتاب و رسالهء بزرگترين رمان نويس جهان مخفي مي ماند![چنين است كه]براي آنكه بدانيم تولستوي در مورد رسول اكرم(ٌ)چگونه مي انديشيده است،بايد زماني دراز مانند صد سال به انتظار بنشينيم تا روزي متوجه شويم كه متفكر بزرگ،حتي كتابي را نيز در اين باره نوشته است.روس ها به دلائل عقيدتي،نامه ها و اسنادي كه موجوديت و صحت اين گفتار را بيان مي داشت،در طاقچه هاي پر خاك،زير ديگر اسناد با ارزش رها كرده و منتقدان و انديشمندان غربي نيز به اين اسناد و مدارك توجهي نداشتند،در نهايت،جست و جو گري آذري مدارك و نامه هاي فوق را به جهانيان تقديم نمود.

ب:مقدمهء مترجم فارسي كتاب:‹عطا ابراهيمي راد›

مترجم كتاب در مقدمهء خود،پس از شرح مختصري دربارهء تهي بودن،پوچي و خلاء معنوي در زندگي بشر امروز و نياز هميشهء انسان به يافتن تكيه گاهي معنوي و جست و جو براي كشف حقيقت،نتيجه گرفته است كه: ‹لئون تولستوي›نويسندهء شهير روسي نيز از اين جست و جوي حقيقت كه ذكر آن رفت،مستثني نبوده است.او در عمر طولاني خود،هرجا كه كورسوئي از حقيقت ديده و يا وصف آن را شنيده،با روح سراسر جست و جو گر خود،به دنبال آن رفته و در صدد به دست آوردن ايمان،درد و رنج و مشقت راه را بر خود هموار كرده است.

اسلام و پيامبر گرامي آن،در اواخر عمر تولستوي،ذهن او را به خود مشغول كرده بود و عليرغم نبود امكاناتي براي كسب اطلاع از اسلام و به خصوص شرايط آن دوران كشور روسيه،او را از رسيدن به حقيقت دين اسلام باز نداشت.

سال گذشته در جمع كانون نويسندگان و شاعران تركيه در شهر آنكارا،وقتي خبر مسلمان شدن ‹ تولستوي › را شنيدم،باور نكردم و خواستار دليل و مدركي براي ادعاي دوستان شدم،آنها نيز كتاب پيش روي را به من نشان دادند.‹ رسالهء گمشدهء تولستوي › مرا به وجد آورد و تصميم به ترجمهءآن به زبان فارسي گرفتم.

ج:چيزهائي كه انسان ها بايد بدانند:

به قلم:راسيح ييلماز(مترجم كتاب از روسي به آذري)

‹...كتاب حاضر،رساله اي نوشتهء تولستوي است و موضوع آن دربارهء حضرت محمد(ص)و احاديث مربوط به اوست؛ولي متاسفانه هيچ گاه ترجمه نشده،دليل اين را مي توان فضاي حاكم بر نوشته شمرد،زيرا روس ها اكثرا مسيحي بوده و نام آور ادب و سخن روس را كه معرف حضور تمام جهانيان است،در مورد وابستگي به حضرت محمد(ص)،براي فرهنگ خود اندكي بيگانه و مضر دانسته اند.

تولستوي كتاب ‹عبدالله السهروردي › عالم بزرگ هندي در مورد احاديث حضرت محمد(ص) را بدون شك خوانده و براي پي بردن به اين مهم، كندوكاو و تحقيقات بسيار زيادي انجام داده است...

در اصل،جمع آوري احاديث در باب حضرت محمد(ص)در زمان خفقان دولت روسيه كه تولستوي در آن زمان مي زيسته،به تنهائي كاري بس عظيم است و اين مساله را عالمان تاريخ بسيار خوب مي دانند.در همين زمان، جمع آوري احاديث انتخابي از طرف تولستوي،مي توانسته مسير و تفكر جديدي را در شرايط فوق براي مردم به وجود آورد،ولي از همه چيز مهم تر در مورد اديب و دانشمندي مانند تولستوي و احساس اينكه توجه آن بزرگ ادب روسيه به اسلام و عشق او نسبت به حضرت محمد(ص)،گردآوري همين رسالهء كوچك است.›

د: ايمان تولستوي:

به قلم:پروفسور دكتر تلمان خورشيد اوغلو علي اف و ‹واكيف تهمذ اوغلو خليلوف›:

‹...اين اثر در سال 1909 ميلادي در روسيه مسيحي نوشته شده،ولي هرگز به چاپ نرسيده است.در دوران حكومت كمونيستي در شوروي،با آنكه بسياري از كتاب ها دوباره و چندباره تجديد چاپ شدند،اما رسالهء تولستوي دربارهء حضرت محمد(ص)هرگز چاپ نشد.اگر بخواهيم از اين نوع سانسور مثالي دهيم،مي توان داستان زير را بيان كرد:

در سال 1979ميلادي(70سال بعد از نوشته شدن اين اثر تولستوي)،در بزرگترين مجلهء جمهوري آذربايجان آنوقت،يعني ‹مجلهءآذربايجان› مقدمهء اين رساله،[يعني] نامهء همسر ژنرال آذري ‹ي.وكيل اوا› از آذري به روسي ترجمه شد و هدف،چاپ آن بوده است.اما مؤسسهء سانسور باكو،به اين نوشته اجازهء چاپ نمي دهد.دليل اين سانسور را ادارهء سانسور باكو چنين اعلام مي دارد كه:‹هوشمندي چون تولستوي نمي تواند دربارهء اسلام و حضرت محمد(ص)اين چنين قلم زند.›سردبير مجله،اين بار تاريخ نشر مجله را به تاخير انداخته و به مقامات مسكو اطلاع مي دهد.مسكو امر مي كند ‹ آري مي تواند چاپ شود. ›و به اين شكل،نوشته تولستوي با خوانندهء آذري ارتباط مي يابد.

چاپ[مقدمه] رسالهء تولستوي در آذربايجان،مثل بمب صدا كرد و روشنفكران را به فكر وا داشت...[به اين ترتيب]بعد از 70 سال دوران حكومت كمونيست ها در شوروي آن روز و برقراري حكومتي نسبتا دموكراتيك و گسترش انديشه ها و احترام به دين،موجب شد كه در سال 1990 ميلادي رسالهء فوق در روسيه به زبان روسي چاپ شود.›

دو نويسندهء فوق در ادامهء مطلب خود،دربارهء عنوان كتاب تولستوي نوشته اند:‹...متاسفانه همين كتاب در چاپ آذري آن كه در آذربايجان توسط ‹كاميبلوف› چاپ شد،دوباره دچار اشتباه شده و كتاب را با همان نام اصلي خود چاپ كرده اند:عنوان اثر تولستوي ‹ احاديث پيامبر(ص) كه در قرآن نيامده › بود، درحاليكه ما در ترجمهء اين كتاب،‹ترمينولوژي اسلامي› را در نظر گرفته و خطاي مرتكب شده را جبران كرديم...زيرا قرآن كلام خداست،حديث هم سخنان پيغمبر حضرت ختمي مرتبت است.به همين دليل ما نام كتاب را ‹محمد رسول الله› نهاده و عرضه شدن به اين صورت را مناسب تر تلقي كرديم،[زيرا]در زمان امپراطوري روسيه،دين اسلام از جمله ادياني بود كه يادگيري آن غير ممكن بود و به همين دليل،تولستوي بايد براي كتاب يا رسالهء خود،نام ديگري انتخاب مي كرده است.›

در ادامهء اين مطلب،در اثبات مسلمان شدن تولستوي آمده است:

‹...در اينجا بايد به مسئله اي ديگر اشاره كرد،خانمي به نام ‹والريا پروهووا›سال ها پيش در روسيه اسلام آورد و با مردي عرب ازدواج كرد و قرآن كريم را به زبان روسي ترجمه كرد.شرق شناسان و عالمان اسلامي،اين ترجمه را پسنديده و همين شخص كتاب تولستوي دربارهء حضرت محمد(ص)و احاديث اش را نيز به صورت جدي در وسايل ارتباط جمعي مطرح كرده است.به نظر خانم‹پروهووا›تولستوي سالهاي آخر زندگي به دين اسلام اعتقاد پيدا كرده و طبق وصيت خويش،طبق اصول شريعت اسلام به خاك سپرده شده است.

حكومت جماهير شوروي،سالها اين حقيقت را از مردم خويش مخفي كرده است.‹پروهووا›مدارك خويش را با جرات و جسارت تمام انتشار داده و آنها را فاش كرده است.به گفتهء وي،تولستوي طبق موازين اسلامي به خاك سپرده شده و به همين دليل است كه بر سر سنگ قبر تولستوي اثري از صليب نيست و اين دليل بزرگي بر اين مدعاست.وي مي افزايد:در ميان خلق روس،به خصوص روشنفكران روسيه،تولستوي به عنوان كسي كه قدرت الهي مسيحيت را قبول كرده،همواره مورد احترام و علاقه بود و طبيعي است اگر اين حقيقت تغيير مي يافته،موج عظيمي به طرفداري از اسلام در روسيهء كمونيستي به پا مي خواسته است و به همين دليل است كه حتي احتمال مسلماني تولستوي نيز همواره توسط رژيم مخفي مانده است.دولت سوسياليستي هرگز نمي توانست اجازهء افشاي اين مهم را در شرايط اجتماعي و سياسي آن روز بدهد و به همين دليل است كه رساله و يا كتابچهء احاديث حضرت كحمد(ص)،گردآوري تولستوي همواره از نظر مردم مخفي مانده است.

ه:تولستوي،نويسندهء شيفتهء حضرت محمد(ص):

به قلم:عارف ارسلان،مترجم كتاب تولستوي از آذري به تركي استانبولي:

‹ انديشهء اين كه نويسندهء بزرگي چون تولستوي وقتي آخرين نفس هاي خود را مي كشيده مسلمان شده،براي ما خوشحال كننده است.وقتي كاپيتان ‹كوستهو› مسلمان شده بود،رپرتاژ او را در روزنامهء‹Match›فرانسوي خوانده بودم و باورم نمي شد،همينطور،در سال 1983 ميلادي،در مورد ‹كلمنت تورز›نيز همين احساس را داشتم،‹كلمنت تورز›رهبر حزب كمونيست فرانسه بود.البته در عالم غرب،فقط همين ها مسلمان نشدند و اين ليست بالا بلندي است كه مي توان هر روز به آن نام هاي جديدي افزود.اگر بخواهيم به زمان هاي كمي دورتر برويم،مي توانيم از ‹پرنس بيسمارك›،‹گوته› و بعضي ديگر مثل ‹پوشكين›،نويسندهء بزرگ روسي و ديگران[هم]نام ببريم.

نام ديگري كه از مسيحيت به اسلام گرويد و عالم مسيحيت و اسلام را بسيار در حيرت فرو برد،كسي جز ‹پولوسين› نبود،‹ پولوسين› وزير دين روسيه بود!اين خبر تمام جهان را به فكر فرو برد.متاسفانه اين خبر در تركيه توسط هيچ كس افشا نشد و كسي از آن باخبر نبود تا اينكه‹الو آلاتلي› اين خبر را به اين صورت كه رئيس كليساي ارتودكس،پدر مقدس‹وياچسلاو پولوسين›وزير كميتهء ارتباط مذاهب،رئيس كميتهء آزادي وجدان و وكيل فدراسيون دوما،مسلمان شده است.آقاي پولوسين تحصيلات خويش را در دانشكدهء فلسفه دانشگاه دولتي روسيه تمام كرده و همين طور از فدراسيون خارجي روسيه،داراي مدرك آكادمي است.من اين را در كتاب مهم ‹الو آلاتلي› در مورد ‹گوگول› خوانده بودم،نام اين كتاب،‹مرحمت› بود.وقتي اين خبر را در كتاب خواندم،ابتدا باور نكردم و همواره فكر مي كردم مگر مي شود خبري به اين مهمي را اصلا نشنيده باشم،ولي با تحقيقاتي كه كردم،متوجه شدم خبر كاملا درست است.

همسر آقاي پولوسين هم به دين مبين اسلام گرويده بود.پولوسين نام خود را عوض كرده و ‹علي› نهاده بود. او امروز جزو مشاهير جهاني شمرده مي شود.در سال 1978 عالمان بزرگي مانند:‹موريس بوكائيل›و‹روژه گارودي›نيز مسلمان شده بودند.اين ها كساني بودند كه در گذشته جزو تئوريسين هاي كمونيزم بودند!

نويسنده در ادامه مي نويسد:

‹تولستوي اسلام و مسلماني را زماني مطرح مي كند كه تبليغات كمونيست ها به حد اكثر خود رسيده و ضد دين بودن به معني قدرتمند بودن است.آن زمان براي بيان و يا تبليغ يك دين،آن هم اسلام بايد تحت شكنجه قرار گرفتن،يا اعدام شدن را به جان خريد و تولستوي اين كار را كرد.در نقطهء عطف هنر و ادبيات بودن و چنين كردن واقعا در زمان تولستوي مساله از جان گذشتن شمرده مي شد.

تولستوي با همهء تفاصيل فوق،احاديثي را كه به حضرت محمد(ص)نسبت داده اند جمع كرده و آن را به مردم روسيه تقديم كرده است.در اصل،فلسفه اي مانند كمونيزم كه از پايه ايرادات بسيار جدي داشت و يا ريشهء عميق تر آن،سوسياليزم،نويسندهء هوشمند روسي را هرگز تكان نداده و [او]به جاي استفاده از نعمات حكومتي كه براي او آسان و در دسترس بوده،طرز تفكر خود را به اسلام و فلسفهء آن متمركز كرد.تولستوي در نامه اي به ‹يلناو كيل اووا›نوشته بود:

‹براي من محمدي بودن،از ستايش صليب(مسيحيت)در مقام بالاتري قرار دارد و در اين مقايسه،من اسلام را برمي گزينم.اگر انسان ها حق انتخاب داشتند،هر انسان عاقل‹پرودسلاو›(مذهب مسيحيت غالب در روسيه)،بدون شبهه و بي ترديد،محوري بودن خداي يگانه و پيامبرش را قبول مي كرد.›

احاديث انتخابي تولستوي كه در كتاب آمده است،اكثرا در موضوعاتي مانند فقر و مساوات است كه اين ها به طور اعم حاوي درس هائي به مردم روسيه است.تولستوي خود اذعان مي دارد كه تعدادي از احاديث در ‹ترمينولوژي›اسلامي جائي ندارد و بر اساس منطق و تفكر،نمي تواند صحيح باشد و اين سخن تولستوي نشان دهندهء آن است كه تولستوي قرآن مجيد را خوانده بود[وگرنه]چگونه مي توانست احاديث غير مستند را تشخيص دهد؟›

كتاب محمد رسول الله اثر تولستوي،كاري جدي،مهم و خواندني است.ترديدي نيست كه پس از مطالعات پيگير تولستوي دربارهء اسلام،مطالعه سخنان پيامبر گرامي اسلام(ص)موجب آن همه شور و شناخت و شيفتگي در وي بوده و يادداشت ها و گزيده اي كه اين فرزانهء متفكر از كتاب احاديث پيامبر(ص)اثر ‹سهروردي›فيلسوف هندي انتخاب كرده،نشانگر اين علاقهءقبلي[قلبي]اوست.از ديدگاه تولستوي،سخنان حضرت محمد(ص)دربارهء عشق و محبت به همنوع و خدا،خوش بيني،اخلاق نيك،عدالت و راستي است.خوشبختانه ترجمهء92 حديث كه تنها بخشي از احاديث برگزيده شدهء تولستوي بوده،در اثر حاضر آمده و منابع بسياري از آنها نيز ذكر شده است.بيشتر اين احاديث از كتاب صحيح بخاري(از منابع اهل سنت )است......

برگرفته شده از ماهنامهء كيهان فرهنگي شماره:245 اسفند 85