کفش زرد ! |
آیا حدیث زیر، صحت دارد ؟ موضوع شبهه: کفش زرد و اثرات آن
روایت مورد شبهه: یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) نزد ایشان میرود، در حالی که کفشی سیاهرنگ به پا دارد. امام به او میفرماید: «کفش سیاهرنگ نپوش، زیرا نور چشم را کم میکند و قوت مردانگی را کاهش میدهد و باعث غمناکی میشود؛ علاوه بر آن، کفش سیاه پوشش گردنکشان است». در عوض امام به او توصیه میکند که کفش زردرنگ بپوشد؛ زیرا نور چشم را زیاد میکند و قوت مردانگی را افزایش میدهد و غم و اندوه را میزداید و علاوه بر آن پوشش انبیا نیز هست. منابع روایت: کتاب الخصال از شیخ صدوق، ابنبابویه قمی، باب 3، ج 1، ص 99.
منابع پاسخ:
اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 3، ص 280؛ به نقل از مجلۀ بینات، سال هفتم، شمارۀ 27. آیین بهزیستی اسلام ج 2، ص 47؛ به نقل از مجلۀ بینات، سال هفتم، شمارۀ 27. خلاصۀ پاسخ: 1ـ شهید دکتر پاکنژاد مینویسد: «آزمایشهای پسیکولوژیک ثابت کرده است که رنگ زرد خوشحالی زیاد میبخشد»1 و یا «تحریککنندۀ فکر است و اثر قابل توجهی در کمبودهای فکری و روحی دارد و برخی از حالات عصبی را آرام مینماید».2 دکتر اردوبادی دربارۀ آثار روانی رنگ زرد مینویسد: «رنگ زرد، رنگی زنده، فعال، محرّک و مفرّح است». 2ـ اینکه در این حدیث کفش سیاه را پوششِ گردنکشان به حساب آوردهاند مقیّد به زمانی خاص است. همچنانکه در آن زمان برخی از شهرها، که ساکنان آنها جزء دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) به حساب میآمدهاند، مورد نکوهش قرار گرفته و در احادیث از سکونت در آنها نهی شده است، اما اکنون همان شهرها تبدیل به شهر محبّان اهلبیت (علیهم السلام) شده است.3 پاسخ: شبههکننده مضمون این حدیث را به سخره گرفته است، اما برای فهم معنای صحیح این حدیث باید به نکات زیر توجه کرد: 1ـ آنچنانکه در مدخل احادیث پزشکی گفتیم در صورتی میتوانیم اینگونه احادیث را مخالف با علم پزشکی امروز به حساب آوریم که دیدگاه علم را به گونهای شفاف دربارۀ پوشیدن کفش سیاهرنگ بدانیم و پزشکی امروز با یقین حکم دهد که پوشیدن کفش سیاهرنگ به هیچ وجه باعث کم شدن نور چشم نمیشود، اما میدانیم که هنوز علم به چنین دیدگاه قطعی دست نیافته است و کاوشهای پژوهشگران دربارۀ تأثیر رنگ بر روحیه و جسم انسان همچنان ادامه دارد و پیوسته در حال تغییر است؛ آنچنانکه روزی نوعی غذا برای یک بیماری مفید اعلام میشود، اما چند ماه بعد و پس از آزمایشهای بیشتر همان غذا برای آن بیماری زیانآور شمرده میشود. 2ـ قرآن کریم در آیۀ 69 سورۀ بقره میفرماید: ﴿قال إنّه یقول إنّها بقرة صفراءُ فاقعٌ لَوْنُهٰا تَسُرُّ الناظرینَ﴾ و رنگ زرد شفاف را باعث چشمنوازی و سرور بینندگان میداند. شهید دکتر پاکنژاد مینویسد: «آزمایشهای پسیکولوژیک ثابت کرده است که رنگ زرد خوشحالی زیاد میبخشد»4 و یا «تحریککنندۀ فکر است و اثر قابل توجهی در کمبودهای فکری و روحی دارد و برخی از حالات عصبی را آرام مینماید».5 دکتر اردوبادی دربارۀ آثار روانی رنگ زرد مینویسد: «رنگ زرد، رنگ زنده، فعال، محرّک و مفرّح است».6 3ـ اینکه در این حدیث کفش سیاه را پوششِ گردنکشان به حساب آوردهاند مقیّد به زمانی خاص است؛ زیرا میدانیم که اکنون دیگر این ویژگی وجود ندارد و این نوع از کفشها همگانی شده است؛ از این رو باید در برداشت از این حدیث به این نکته کاملاً دقت کرد؛ همچنانکه در آن زمان برخی از شهرها، که ساکنان آنها جزء دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) به حساب می آمدهاند، مورد نکوهش قرار گرفته و در احادیث از سکونت در آنها نهی شده است، اما اکنون همان شهرها تبدیل به شهر محبّان اهلبیت (علیهم السلام) شده است؛ بنابراین کاملاً طبیعی است که دیگر آن مذمتها و نکوهشها را نباید به آن شهرها نسبت داد. 4ـ نکتۀ مهمی که باید در بررسی این حدیث و احادیث مشابه در نظر داشت آن است که عمل کردن به اینگونه احادیث که مربوط به واجبات و محرمات نیست، واجب نیست؛ از این رو اگر کسی به چنین احادیثی عمل نکرد، نمیتوان او را مورد توبیخ قرار داد؛ زیرا چنین احادیثی مربوط به حوزۀ مستحبات است و انجام ندادن مستحبات مخالفت با دین به حساب نمیآید. از سوی دیگر دلیلی نیز نداریم که اینگونه احادیث را رد کنیم؛ بنابراین تنها به دلیل اینکه این حدیث با سلیقۀ شخصی ما سازگار نیست نمیتوانیم آن را جعلی بدانیم و بگوئیم امامان چنین سخنی نفرمودهاند. برای توضیح بیشتر خواننده را بار دیگر به مدخل مربوط به "چگونگی برخورد با احادیث" ارجاع میدهیم. 5ـ شبههگر با گزینش سطحی و شتابزدۀ چند حدیث، که با اطلاعات ناقص و سلیقۀ وی مطابقت نداشته است، احادیث شیعه را به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی خرافات دانسته و بیاعتبار میداند، اما ـ همچنانکه در مدخل "چگونگی فهم و برخورد با احادیث" گفتیم ـ حتی اگر بپذیریم که این حدیث نکتهای نا پذیرفتنی را بیان کرده است ـ که ثابت کردیم اینگونه نیست ـ باز هم نمیتوان گفت همۀ احادیث کتابی که این حدیث در آن نقل شده است بیاعتبار است. همچنانکه در صورت اثباتِ نادرستی یک فرضیه در علم فیزیک همۀ گزارههای آن را زیر سؤال نمیبرند و فیزیکدانان را دروغگو نمیپندارند. 1.
اولین دانشگاه و آخرین، پیامبر، ج 3، ص 280؛
به نقل از: بینات، سال هفتم، شمارۀ 27. برگرفته از سایت دانشکده
علوم حدیث به نشانی: Hadith.ac.ir bbc فارسی+1سوال <<< مطلب قبلی :: مطلب بعدی >>> بازی با اعصاب |